آنقدر که در اسلام به بخش اخلاق و آراستگى روان، به خوبىها و پیراستگىاش از رذایل اهمیت داده شده است، به عبادات اهمیت داده نشده است.
نکتهاى لطیف
شما مىدانید که در نمازهاى واجب روزانه، لازم است که انسان از شروع تکبیرةالاحرام تا پایان نماز حضور قلب داشته باشد؛ ولى اکثر مردم در هنگام اداى نماز، حواسشان به بسیارى از امور پیوند مىخورد و گاهى آن چنان دچار حواسپرتى مىشوند که در عدد رکعات نماز شک مىکنند. با این وجود در عین اینکه ساختمان نماز آن طورى که باید، ساخته نمىشود؛ خداوند بهم زدن نماز را اجازه نداده؛ بلکه ادامه همان نماز ناقص و معیوب را واجب دانسته است.
چیزى که هست براى رفع نقص و عیب نماز، مقرراتى تحت عنوان «شکیات» قرار داده است که با اجراى موضوع شکیات، نقص نماز برطرف مىگردد. چنین نمازى در پیشگاه خداى بزرگ مقبول است؛ ولى به ذرهاى حسد، به اندکى کبر در نماز رضایت نداده و نمىدهد.
اگر انسان به اجراى وضو، یا غسل، یا نماز واجب با رعایت کردن تمام شرایط موفق گردد، و یا با اجراى روزه، با آن همه سختى و مشقتش موفق شود، و یا حجى مانند حج ابراهیم بجاى آورد؛ ولى ذرهاى ریا و خودنمایى در آن نماز، روزه یا حج راه پیدا کند، تمام عبادت باطل و مردود خواهد بود، چرا؟
براى اینکه ذرهاى از یکى از رذایل اخلاقى که ریا مىباشد، هم چون آفت به خرمن عبادت هجوم کرده و آن عبادت را از ارزش و بها مىاندازد. حواس پرتى و عیب در عمل و یا ورود بعضى از نواقص بخشیده شده است؛ اما به اندازه یک ارزن آلوده کردن عبادت به ریا اجازه داده نشده است.
«فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ» «ویل» علیه کسانى است که در نماز، آلوده به ریا هستند، گرفتار آمدن به شک در نماز، آلوده شدن به حواسپرتى، رعایت نکردن برخى از شرایط غیر واجب، مبطل نماز نیست؛ ولى راه پیداکردن بعضى از عیوب اخلاقى مبطل نماز و باعث نفرین خدا بر آن نماز و نمازگزار است.